Tag Archives: خاطره زیبا از دکتر سعید جلیلی

۷ خاطره زیبا و شنیدنی از دکتر سعید جلیلی

داشتم جوشکاری می کردم. دیدم یک نفر خم شد و در گوشم گفت سلام علیکم. سرم را بلند کردم و ماسک جوشکاری را کنار زدم و دیدم سعید آقای جلیلی است. خدا قوتی گفت. در حال صحبت بودیم که شاگردم آمد و جوشکاری را ادامه داد. جرقه ها رو پای …

Read More »