Tag Archives: افسوس شاه از عمر بر باد رفته

افسوس شاه از عمر بر باد رفته

يکى از شاهان عجم ، پير فرتوت و رنجور شده بود، به طورى که ديگر اميد به ادامه زندگى نداشت . در اين هنگام سوارى نزد او آمد و گفت : ((مژده باد به تو اى فلان قلعه را فتح کرديم و دشمنان را اسير نموديم و همه سپاه و جمعيت دشمن در زير پرچم تو آمدند و فرمانبر فرمان تو شدند.))

Read More »