داستان های بحار انوار جلد اول

فیلسوف و ناسازه های قرآنی !

اسحاق کندي - از دانشمندان صاحب نام عراق بود - و مردم او را به عنوان فيلسوف برجسته مي شناختند. وي اسلام را قبول نداشت و کافر بود. مي پنداشت بعضي از آيات قرآن با بعضي ديگر سازگار نيست تصميم گرفت پيرامون به ظاهر ناسازه ها و ضد و نقيض هاي موجود در آيات قرآني کتابي بنويسد!

Read More »

محبت خاندان نبوت

شخصي از يوسف بن يعقوب - که مردي نصراني و از اهل فلسطين بودپيش متوکل ، سخن چيني کرد. متوکل دستور داد براي مجازات احضارش کنند.يوسف نذر کرد: اگر خداوند او را به سلامت به خانه اش برگرداند

Read More »

تپه توبره ها!

متوکل عباسي مي کوشيد با اتکاء بر نيروي نظامي خويش مخالفانش را بترساند.به همين جهت ، يک بار لشگر خود را - که به نود هزار تن مي رسيددستور داد که توبره اسب خويشش را از خاک سرخ پر کنند و در صحراي وسيعي ، آنها را روي هم بريزند.سربازان به فرمان متوکل عمل کردند

Read More »

شعله حسد

در اواخر تابستان و در شب دوازدهم ماه رجب سال 218 (ه‍- ق ) ماءمون خليفه عباسي از دنيا رفت و در ناحيه طرسوس  به خاک سپرده شد. برادرش معتصم زمام خلافت را عهده دار گشت .معتصم که از هر راه ممکن جهت تثبيت پايه هاي زمامداري خويش ‍ تلاش مي کرد،

Read More »

مامون و امتحان امام جواد علیه السلام

روزي ماءمون که به قصد شکار از قصر خود بيرون آمده بود، در گذرگاه به عده اي از کودکان که امام جواد عليه السلام هم در ميان آنان بود، برخورد نمود. کودکان همگي گريختند، جز آن حضرت ! ماءمون نزد ايشان رفت و پرسيد:- چرا با کودکان ديگر نگريختي ؟

Read More »

مامون و مرد دزد

محمد بن سنان حکايت مي کند که در خراسان نزد مولايم حضرت رضا عليه السلام بودم . ماءمون در آن زمان حضرت را معمولا در سمت راست خود مي نشاند.به ماءمون خبر دادند که مردي دزدي کرده است . ماءمون دستور داد او را احضار کنند. چون حاضر شد،

Read More »

معماهای فقهی !

يک سال ، هارون الرشيد به زيارت کعبه رفته بود. هنگام طواف ، دستور دادند مردم خارج شوند، تا خليفه بتواند به راحتي طواف کند.چون هارون خواست طواف نمايد، عربي از راه رسيد و با وي به طواف پرداخت .

Read More »

نامه امام موسی بن جعفر(ع ) به استاندار یحی بن خالد!

شخصي از اهالي ري نقل مي کند:يحيي بن خالد کسي را والي (استاندار) ما کرد. مقداري ماليات بدهکار بودم . از من مي خواستند و من از پرداخت آن معذور بودم ، زيرا اگر از من مي گرفتند فقير و بينوا مي شدم .به من گفتند والي از پيروان مذهب شيعه است ،

Read More »

ارشاد با بذل مال !

مدتي بود که شخصي دايم نزد امام کاظم عليه السلام مي آمد و فحش و ناسزا مي گفت . بعضي از نزديکان حضرت که قضيه را چنين ديدند، به ايشان عرض کردند:- اجازه بدهيد ما اين فاسق را بکشيم !حضرت اجازه ندادند

Read More »

خرید نان به نرخ روز

امام صادق علیه السلام به معتب مسؤ ول خرج خانه خود فرمود:- معتب اجناس در حال گران شدن است ما امسال در خانه چه مقدار خوراکی داریم ؟- معتب : عرض کردم :- به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم .- آنها را به بازار ببر …

Read More »

زن بی گناه !

بشار مکاري مي گويد:در کوفه خدمت امام صادق عليه السلام مشرف شدم . حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود:- بشار! بنشين با ما خرما بخور!عرض کردم !- فدايت شوم ! در راه که مي آمدم منظره اي ديدم که سخت دلم را به درد آورد و نمي توانم از ناراحتي چيزي بخورم !فرمود:- در راه چه مشاهده کردي ؟

Read More »

تجارت با هفتاد دینار حلال

روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد:- سرمایه ندارم .امام علیه السلام فرمود: درستکار باش ! خداوند روزی را می رساند.جوان بیرون آمد. در راه ، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت : باید سفارش امام علیه السلام را …

Read More »

آیه ای که مسیحی را مسلمان کرد

زکريا پسر ابراهيم مي گويد:من مسيحي بودم و مسلمان شدم . سپس جهت مراسم حج به سوي مکه حرکت کردم . در آنجا محضر امام صادق عليه السلام رسيدم ، عرض کردم :- من مسيحي بودم و مسلمان شده ام .

Read More »

انسان هایی که در باطن ، میمون و خوکند!

ابوبصير يکي از شيعيان پاک و مخلص امام صادق عليه السلام مي گويد:من با آن حضرت در مراسم حج شرکت نمودم .هنگامي که به همراه امام عليه السلام کعبه را طواف مي کرديم ، عرض ‍ کردم :- فدايت شوم ،

Read More »

شمش طلا و معجزه امام صادق علیه السلام

گروهي از اصحاب امام صادق عليه السلام خدمت حضرت نشسته بودند که ايشان فرمودند:- خزانه هاي زمين و کليدهايش در نزد ماست ، اگر با يکي از دو پاي خود به زمين اشاره کنم ، هر آينه زمين آنچه

Read More »

شیعیان ائمه علیهماالسلام در بهشت

زید ابن اسامه نقل می کند که وقتی به زیارت امام صادق علیه السلام مشرف شدم ، حضرت فرمودند:- ای زید! چند سال از عمرت گذشته ؟گفتم : فلان مقدار.فرمودند:- عبادت های خود را اعاده کن و توبه ات را نیز تجدید نما!این فرمایش حضرت مرا سخت متاءثر نمود، به …

Read More »

امام صادق علیه السلام و ترک مجلس شراب

هارون پسر جهم نقل مي کند:هنگامي که حضرت صادق عليه السلام در ((حيره )) منصور دوانيقي را ملاقات نمود، من در خدمت ايشان بودم .يکي از سران سپاه منصور پسر خود را ختنه کرده بود.

Read More »

انفاق نان بدون نمک

معلي بن خيس مي گويد:در يکي از شب هاي باراني ، امام صادق عليه السلام از تاريکي شب استفاده کردند و تنها از منزل بيرون آمده ، به طرف ((ظله بني ساعده )) حرکت کردند. من هم با کمي فاصله آهسته به دنبال امام روان شدم .

Read More »

چگونه به وضع یکدیگر رسیدگی می کنید؟

امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود:- ای عاصم ! چگونه به یکدیگر رسیدگی و به هم کمک می کنید؟عرض کرد:- به بهترین وجهی که ممکن است مردم به حال یکدیگر برسند.فرمود:- اگر یکی از شما تنگدست شود و بیاید خانه برادر مؤ منش و او در منزل نباشد، آیا …

Read More »

پابرهنه در میان آتش !

ماءمون رقي نقل مي کند:روزي خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، سهل بن حسن خراساني وارد شد، سلام کرده ، نشست . آن گاه عرض کرد:- يابن رسول الله ، امامت حق شماست

Read More »