دو پارسا از اهالى خراسان ، با هم به سفر رفتند، يکى از آنها ضعيف بود و هر دو شب ، يکبار غذا مى خورد، ديگرى قوى بود و روزى سه بار غذا مى خورد، از قضاى روزگار در کنار شهرى به اتهام اينکه جاسوسى دشمن هستند،
Read More »نیرو گیرنده از غذا باش نه حمال آن
اردشیر بابکان )) (مؤ سس سلسله پادشاهان ساسانى ، که از سال ۲۲۴ تا ۲۴۱ میلادى پادشاه نمود) از طبیبان عرب پرسید: ((روزى باید چه اندازه غذا خورد؟ )) طبیب عرب : به اندازه صد درهم (معادل وزن ۴۸ جو)کافى است . اردشیر: این اندازه ، چه نیرویى به انسان …
Read More »سلامتى مردم مدینه و دکتر بى مشترى
عصر پيامبر صلى الله عليه و آله بود، يکى از شاهان غير عرب ، پزشک حاذقى را به محضر رسول خدا در مدينه فرستاد (تا به درمان بيماران آن ديار بپردازد ) آن پزشک يک سال در آنجا ماند، ولى (بخاطر نبودن بيمار) کسى براى درمان بيمارى خود نزد او نرفت ، و درخواست معالجه از او نکرد.
Read More »پارساى با عزت
شنیدم پارساى فقیرى از شدت فقر، در رنج دشوار بود، و پى در پى لباسش را پاره پاره مى دوخت ، و براى آرامش دل مى گفت : به نان قناعت کنیم و جامه دلق که بار محنت خود به ، که بار منت خلق شخصى به او گفت : …
Read More »نعمت بزرگ قناعت
سائلى از اهالى مغرب (قسمتهاى آفرقاى شمالى ) در شهر حلب (واقع در سوریه ) بازرگانان عرب آمد و گفت : ((اگر شما انصاف مى داشتید، و ما قناعت ، رسم سؤ ال و گدایى از جهان برداشته مى شد.)) اى قناعت ! توانگرم گردان که وراى تو هیچ نعمت …
Read More »