روایتی جامع از اعدام فرعون مصر و بازتاب آن در ایران

روایتی جامع از اعدام فرعون مصر و بازتاب آن در ایران Reviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق on Nov 14Rating:

چراخالد اسلامبولی دست به چنین اقدامی زده است؟ شاید بهترباشد برای پاسخ به پرسش فوق، اندکی به عقب باز گردیم وبه مصراززمان جمال عبدالناصر رئیس جمهور پیش از سادات ) نظر بیافکنیم .

مصر در زمان ناصر

محمد انورسادات رئیس جمهور معدوم ، ابتدا معاون جمال عبدالناصر بود . ناصر رهبر ناسیونالیست مصر، فراسوی مرزهای جغرافیایی این کشور ودر جهان عرب نیز طرفداران بیشماری داشت . مهمترین اقدام وی در زمان ریاست جمهوری اش ملی کردن کانال سوئز، شریان حیاتی مصر بود. این قبیل اقدامات قهرمانانه ناصر در پیوند با مشی زاهدانه وساده زیستانه وی، محبوبیت عجیبی را در درون وبیرون مرزهای مصر برای وی به همراه داشت . به علاوه ، دراواخر دهه پنجاه دولت ناصر با دراختیار گرفتن روزنامه «الاهرام» وملی اعلام کردن آن ، فصل نوینی از رواج اندیشه ها وعلاقه اش در میان مردم را رقم زد. محمد حسین هیکل، مشاور سیاسی ناصر دردهه پنجاه وشصت ، سال های آخر دهه پنجاه تانیمه دهه ی هفتاد را سردبیر این رسانه پرمخاطب بود و توانست با ترکیبی از ژورنالیسم روز وناسیونالیسم عربی ، از الاهرام روزنامه ای بسازد که به نظر بسیاری از کارشناسان بهترین روزنامه ای است که اعراب تا کنون به چشم خود دیده اند. مجموعه این اقدامات به علاوه سرکوبی برخی حرکت های اسلامی ومخالف در درون مصر و اعدام برخی فعالان این حرکت ها چون سید قطب. اقتدار کاملی برای ناصر بوجود آورده بود . اقتداری بر پایه احساسات وتعصبات ملی و عربی ، محبوبیت مردمی در اثر تبلیغات وحقایق زندگی ناصر البته سرکوبی مخالفان ، مدل اقتدار در نظام های ناسیونالیستی عربی.

انورسادات و اهرام مصر

مصر در زمان سادات

بعد از ناصر اما شرایط بسیار تغییر کرد . محمد انورسادات که معاون جمال عبدالناصر بود پس از او به طور موقت به ریاست جمهوری رسید اما پس از مدتی طی یک کودتای آرام ودر سکوت کامل مخالفین خود را کنار زد و« رئیس جمهور دائمی مصر» شد. سادات  هرگز در محبوبیت میان مردم مصر ودیگر ممالک عربی، در ساده زیستی ودرفرهیختگی به پای جمال عبدالناصر ،نمی رسید . در داخل فساد مالی واخلاقی خانواده وی خصوصاً همسرش زبانزد بود. به علاوه در خارج از مرزهای مصر سرهنگ جوان و بوسیله ی کودتا حاکم شده برلیبی ، همسایه پهناور مصررقیب سادات بود. معمر قذافی نیز می خواست – ومی خواهد – به جایگاه ناصر در افکار عمومی  مصر دست یابد. اکنون سادات به دلیل برخی سیاست های خویش در داخل با بحران مشروعیت مردمی روبرو بود ودرجهان عرب نیز به هیچ وجه جایگاه ناصر را نداشت . وی در سیاست خارجی خود دوستی عمیقی با ایالات متحده آمریکا برقرار کرده بود ودر سیاست های اقتصادی خود نیز تبدیل به نوکری برای ارباب خود ، صندوق بین المللی پول شده بود . او با دریافت وام های کلان، مصری مقتدر شده توسط ناصر را به کشوری بدهکار ومصرف گرا تبدیل کرد. اما همه این مقدمات هیچگاه انگیزه اصلی خالد اسلامبولی ویاران وی برای به قتل رساندن رئیس جمهور نبود؛

خیانتی به نام «صلح کمپ دیوید»

صلح خائنانه کمپ دیوید

صلح با اسرائیل را به وقیحانه ترین شکل ممکن ودر رسواترین زمان ها انجام داده بود . او همراه «مناخیم بگین » نخست وزیر خونخوار اسرائیل وقصاب دیر یاسین- والبته برنده جایزه صلح نوبل! –به پارلمان اسرائیل رفت ودرآنجا به ایراد سخنانی پرداخت که عرق شرم را بر جبین هر مسلمانی جاری می ساخت( در عرف دیپلماتیک سخنرانی مقام عالیرتبه کشوری د رپارلمان کشور مهمان، سطح بالایی از روابط دوستانه را تعبیر می کند ) . سادات در پارلمان رژیم صهیونیستی از صلح همیشگی وپایان جنگ سخن گفت واین بدان معنا بود که مصر، اسرائیل را در عمل به رسمیت شناخته است . وقاحت عمل سادات زمانی به اوج خود نزدیک شدکه وی یکی از سخنرانی هایش را چنین آغاز کرد: « منزه است خدایی که در شبی مبارک بنده خود را از قصرالحرام به مسجد الاقصی برد.مسجدالاقصی ایی که پیرامون آن پرنعمت است . تا آیات خود را به وی نمایان سازیم.»آری او آیه اول سوره ی اسراء(بنی اسرائیل را تغییر داده بود . «قصرالحرام» به جای مسجدالحرام وقصرالحرام نیز نامی بود که فرعون خود خوانده مصر بر کاخ خویش در مجاورت اهرام ثلاثه، نهاده بود . او با این کار عمل ننگین سفر به اسرائیل در راستای صلح با دشمنان قسم خورده ی اسلام را به معراج پیامبر تشبیه کرده بود. اما اعمال وقیحانه سادات همچنان ادامه داشت .چندی بعد«بگین» قاتل فرزندان مصری ها وارداین کشور شد ودر آغوش گرم سادات جای گرفت – مردم مصر با حیرت فراوان می دیدند چگونه سردمداران رژیم حاکم ، قاتل فرزندانشان را در آغوش می گیرند. اما این نیز پایان این ماجرای ملال آور نبود. تراژدی «خیانت های سادات» تازه آغاز شده بود. مدتی بعد با وساطت آمریکا ، سادات به پای میز مذاکره با اسرائیل نشست وبا امضای پیمان موسوم به « کمپ دیوید» در سال ۱۹۷۹در ازاء باز پس گیری صحرای سینا، موجودیت ومشروعیت اسرائیل را به رسمیت شناخت .

این پیمان سادات اولین پیمان در راستای به رسمیت شناختن اسرائیل بود که از سوی یک کشور اسلامی وعربی امضا می شد. تبعات زیان بار این پیمان سیاه همچنان برکشورهای عربی اسلامی سایه انداخته است . به موجب این پیمان بود که روابط ایران ومصر در سال ۱۳۵۹ودر پی فرمان امام خمینی (ره) به وزیر خارج وقت دولت موقت، قطع شد: «بسم الله الرحمن الرحیم» : جناب آقای دکتر یزدی وزیر امور خارجه ! با درنظر گرفتن پیمان خائنانه مصر واسرائیل واطاعت بی چون وچرای دولت مصر از آمریکا وصهیونیست دولت موقت جمهوری اسلامی قطع رابطه دیپلماتیک خود را با مصر اعلام بنماید».

خالد اسلامبولی کیست ؟

خالد بن احمد شوقی اسلامبولی در تاریخ ۱۴نوامبر ۱۹۵۷در منطقه «ملوی» از توابع استان الصید مصر به دنیا آمد . خالد در خانواده خود یک برادر وچهار خواهر داشت . پدر وی احمد شوقی وکیل حقوقی یک شرکت بود و مادرش قدریه علی یوسف نام داشت . محمد برادر وی دوسال از او بزرگتر بود ودانشجوی سال آخر دانشکده بازرگانی دانشگاه اسیوط. محمد از عناصر فعال سازمان جماعت اسلامی بود. چندی پیش از ۶ اکتبر ۸۱، سفر محمد اسلامبولی به مکه مصادف با قیام افراطیان وهابی علیه رژیم سعودی شد. بنیادگرایان عربستان در آن قیام به رهبری جیهان العتیبی موفق به اشغال مسجدالحرام نیز شده بودند. این تلاقی میان سفر محمد اسلامبولی به مکه وقیام در عربستان سعودی باعث شده بود رژیم مصر به محمد سوء ظن شدیدی پیدا کند وسرانجام وی را به جرم «اقدامات اسلامی» دستگیر نماید . چندی پیش از دستگیری ، وی به جرم شرکت در یک اردوی دینی انجمن های اسلامی (اخوان المسلمین ) به مدت یکسال از تحصیل محروم ویک بار نیز به علت پاره کردن عکس انورسادات با پلیس مصر درگیر شده بود . محمد اثرات شگرفی در شکل گیری شخصیت خالد به جای گذاشته بود. محمد علاقه مند بود برادرش خالد نیز مانند وی وارد فعالیت های مبارزاتی علیه رژیم مستبد مصرشود. انسیه وسمیه دو خواهر وی نیز به ترتیب فارغ التحصیلان مدرسه عالی بازرگانی اسیوط ودانشکده علوم تربیتی بودند. خالد نیز در مدرسه مبلغان مسیحی نوتردام تحصیلات خود را به انجام رسانیده بود. این مدرسه با هدف ایجاد انحراف عقیدتی درمیان مسلمانان تأسیس شده بود . در مجموع خانواده ی اسلامبولی، خانواده ای در وهله اول تحصیلکرده و آگاه به شرایط آن روز مصر ودر درجه دوم خصوصاً از ناحیه محمد، مبارزبه شمار می رفتند. خالد نیز که پس از رد شدن د رامتحان ورودی برای خلبان شدن ، به مدرسه عالی توپخانه پیوسته بود، در سال ۱۹۷۸با رتبه ممتاز فارغ التحصیل شد. او پس از فارغ التحصیل شدن به واحد توپخانه مستقر در پادگان کستیب» معرفی شد و مشغول به کار گردید .

رفت وآمدهای خالد به «مسجد» انصار المحمدیه موجب شد وی در سال ۱۹۸۰ تسلط اداره اطلاعات نظامی احضار شود ومورد بازجویی قرار گیرد . ثبت «خطرناک بودن خالد اسلامبولی» در پرونده وی حاصل این باز جویی بود. در این هنگام او با سازمان جماعت اسلامی آشنا شد وبا عبدالسلام فرج روابط دوستانه ای برقرار کرد.عبدالسلام فرج به خالد می گفت: « در کشورهای اسلامی- به خصوص مصر- کفار حاکم می باشند و وضعیت آن اصلاح نخواهد شد مگر با حکومت وتطبیق احکام شریعت حاکمان فعلی مانند حکام مغولی می باشند وعصر سیاهی که الآن مصر در آن به سر می برد شبیه به عهد مغولان است ؛ عصری که جز با سقوط نظام کافر به پایان نخواهد رسید.»

روز چهارشنبه ۲۳سپتامبر ۱۹۸۱بود که ستوان یکم خالد اسلامبولی از سوی دفتر فرماندهی واحد خود فرا خوانده شد . در این احضار، سرگرد مکرم عبدالعال حکم شرکت در مراسم رژه روز ششم اکتبر از مقابل سادات را به خالد ابلاغ کرد. بر اساس این دستور خالد علاوه بر شرکت در رژه می بایست فرماندهی ۱۲جرثقیل حامل توپ ۱۳۰میلیمتری را نیز بر عهده داشته باشد . البته خالد ابتدا از شرکت در این مراسم عذر خواست ولی پس از عدم امکان سرپیچی از دستور فرمانده قدم دراین راه نهاد . اما اکنون هدف او نه شرکت عادی در رژه که ترور ساداتی بود که خشم ونفرت وی در کنج قلب بسیاری از مصری ها بلکه اعراب وحتی مسلمانان جای داشت . او تصمیم بزرگ خود را گرفته بود . از صبح روز پنجشنبه ۲۴سپتامبر به همراه واحد تحت فرماندهی اش مراسم رژه را مرور وتمرین کردند. تمام مدت تمرین خالد در دریای افکار ترور سادات غرق بود. پس از تمرین خالد شخصاً برای بازرسی وشناسایی محل رژه اقدام نمود و همه چیز را برای روز موعود مهیا کرد.

عملیات ۶اکتبر

اعدام انقلابی انور سادات توسط خالد اسلامبولی

پس از مبارک وزیر دربار دولت پادشاهی عمان قرار داشت و در سمت چپ وی نیز ژنرال ابوغزاله وزیر دفاع وسید مرعی داماد ومشاور سیاسی سادات قرار داشتند. شخصیت های مختلف حکومتی ونظامی ، سفرای خارجی از جمله سفیر آمریکا و…. نیز در جایگاه حضور داشتند.

همسر وخانواده وی نیز آن طرف تر شاهد رژه ی نیروهای مسلح ارتش بودند. مراسم رژه ا زسوی رسانه های گروهی این کشور- خصوصاً رادیو وتلویزیون- پوشش داده شده بود ومردم مصر می توانستند این مراسم را به طور مستقیم مشاهده کنند. ساعت نزدیک به ۴۰/۱۲دقیقه بود که گوینده این مراسم که با شور خاصی آن را گزارش می کرد اعلام نمود که اکنون جرثقیل ها حامل توپ ۱۳۰میلیمتری ا زمقابل جایگاه عبور می کنند. اولین جرثقیل با رسیدن به مقابل جایگاه از مسیر خود خارج می شود ودر نزدیکترین فاصله ها با جایگاه قرارمی گیرد . همگان به گمان ایجاد نقص فنی در انتظار ادامه مراسم بودند. اما ناگهان خالد با سرعت از جرثقیل پایین پرید ودو بمب دستی را یکی پس ا زدیگری به درون جایگاه پرتاب کرد. در این هنگام استوار« حسین عباس محمد» از روی صندلی جرثقیل بر خاست و با مسلسل خود به سوی جایگاه شلیک کرد . او گلوی سادات را نشانه رفته بود. حسین پس از کسب مقام قهرمانی تیر اندازی در ارتش مصر، آن هم طی ۷سال پیاپی می دانست چگونه باید نشانه گیری وشلیک کند ، تیرها به گلوی سادات اصابت کرد وتقریباً کار سادات را تمام کرد.اما خالد که با سرعت پشت سلاح خودکار مستقر د رجرثقیل قرار گرفته بود ، کل جایگاه را هدف قرار داد. در این هنگام عبدالحمید وعطا طایل نیز به خالد وحسین اضافه شدند وخالد که تا فاصله ۵/۱متری جایگاه پیش رفته بود به گمان آن که سادات جلیقه ضد گلوله پوشیده است. به اندازه ای به سوی وی تیراندازی کرد که از نتیجه کار اطمینان یابد!شلیک متقابل از سوی گارد محافظ سادات که با بیست میلیون دلار در آمریکا آموزش یافته بودند، حدود۳۰ ثانیه بعدازعملیات آغاز شد وتا پایان یافتن عملیات ترور رئیس جمهور، هیچ مزاحمتی را برای خالد ودوستانش ایجاد نکرد. تازه پس از پایان عملیات بود که خالد، عبدالحمید وعطا از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفتند .

حسین عباس محمد بدون هیچ مشکلی از صحنه گریخت و هنگامی که مابقی اعضای گروه نیزهمین قصد را داشتند،درچنگ ماموران گرفتار آمده وبه بیمارستان المعادی منتقل شدند.ماموران امنیتی هنگامی متوجه شرکت داشتن حسین عباس محمد در عملیات شدند که خالد و دوستانش در بیمارستان با گمان اینکه حسین شهید شده است با ذکر نام وی ، می گریستند . تازه در آنجا بود که حضور حسین عباس محمد د رعملیات بر ملا شد وماموران دریافتند قهرمانی که قریب به یک دهه بر جایگاه بهترین تیرانداز ارتش ایستاده است ، جزو انقلابیون مصر بوده است. آن ها حسین عباس محمد را دو روز بعد در منزل یکی از دوستانش دستگیر کردند. در این حمله سادات به همراه ۷تن دیگر کشته و۲۸تن نیز مجروح شدند. لحظاتی بعد خبر این حادثه اخبار رسانه های مهم جهان را نوردید ودر فضای انقلابی آن روزها پس از به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی د رایران ، اشغال سفارتخانه ایالات متحده آمریکا در تهران وجنگ ایران وعراق، مهمترین خبر جهان اسلام بود. فیلم این حادثه به سرعت در میان مردم مصر به فروش می رسید . مردم ایران نیز همراه دیگر مسلمانان جهان به شادی پرداختند وبرفراز بام ها فریاد الله اکبر سر دادند……

و این اولین بار بود که ملت مصر فرعون خویش را نابود می ساخت . خالد وهمراهانش به بیمارستان «المعادی»منتقل شدند. بیمارستانی که محل نگهداری سادات بود ،  محمد رضا پهلوی ، دیکتاتور ایران نیز در آن جا جان داده بود . اولین بازجویی ا زخالد هنگامی صورت گرفت که وی برتخت بیمارستان بادستانی بسته شده به میله های تخت بسر میبرد.  بازجو برای تضعیف روحیه خالد به وی گفت : «آقای رئیس جمهور به قتل نرسیده است. فقط مجروح شده وبه زودی درمان خواهد شد.» خالد که تحت شکنجه های دژخیمان رژیم مصر مجروح شده بود توان خویش را جمع کرد وخطاب به بازجو گفت: «من ۳۴گلوله دربدن او خالی کردم!اگر می خواهید مرا فریب دهید دنبال بهانه دیگری باشید. » بدین ترتیب بیمارستان «المعادی» درقلب قاهره دومین دیکتاتور وخیانتکار به ملت های اسلامی را آرام دید و بی روح نظاره کرد.

خالد ودیگر متهمان پای میز محاکمه

پس از بازجویی های اولیه ۲۴تن از عوامل اعدام انقلابی سادات در دادگاه های نظامی به محاکمه کشیده شدند . خالد دردادگاه فریاد می کشید «انا خالد اسلامبولی، انا قاتل السادات،انا قاتل الفرعون ، انا قاتل الطاغوت فی سبیل الله »

انا خالد اسلامبولی، انا قاتل السادات،انا قاتل الفرعون

وکلای مدافع متهمان با اعلام دلایلی خون سادات را مباح دانسته وتلاش نمودند که خالد ودیگر متهمان را ازمجازات اعدام برهانند. آنها بدین دلیل ها قتل سادات را موجه می دانستند:

* صلح با اسرائیل که دشمن خدا واسلام بوده وهست وهمچنین برقراری رابطه دوستانه با آن

* حمله به مسلمانان کشور لیبی ودخالت دربحران های داخلی وگاندا علیه مسلمانان این کشور .

* تقویت«کامیل شمعون» رهبر بالانژهای لبنان وهمراهی با آنان د رحمله به مسلمانان [شیعیان] لبنان

*سکوت  وی در حملات اسرائیل به جنوب لبنان

فتوای هیئت کبار علمای الازهر در سال ۱۹۷۱مبنی بر کفر حکامی که با اسرائیل پیمان صلح منعقد سازند ودلایل دیگر….

تلاش برای نجات خالد

تلاش های بسیاری برای جلوگیری از اعدام خالد وهمدستان وی انجام شد . از جمله شوقی خالد وکیل مدافع «عبدالمحمد عبدالسلام » از طرفداران جدی ناسیونالیسم عربی جمال عبدالناصر که دست بیشتر همفکرانش در زمان سادات از مناصب مهم کشور کوتاه شده بود ، به معاون سادات ورئیس جمهور کنونی مصر توصیه نمود که از اعدام خالد ویارانش صرف نظر کند، اما مبارک زخم خورده از حادثه ۶اکتبر ، هرگز به این قبیل توصیه ها توجه عملی ننمود وپرونده خالد رابه سوی اعدام پیش می برد. اعدام حداقل ۵مبارز برای مرگ انورسادات .

حسنی مبارک کیست؟

حسنی مبارک د رسال۱۹۲۷میلادی دراستان المنوفیه مصر به دنیا آمده است . درسال ۱۹۴۷میلادی وارد دانشگاه علوم نظامی شد ودوران آموزش خلبانی را در آنجا گذراند . سپس برای تکمیل تحصیلات خود به شوروی سابق رفت . در سال ۱۹۷۲فرمانده کل نیروی هوایی گردید ودر هنگام جنگ اکتبر ۱۹۷۳میان اعراب واسرائیل ، فرمانده نیروی هوایی مصر بود. به دلیل قرابت و نزدیکی وی با سادات ، در ملاقات های مهم وی حضور داشت .

انور سادات و حسنی نامبارک

همسر وی یک انگلیسی به نام «سوزان » است ودو فرزند وی علاء وجمال نام دارند. مبارک پس از سادات زمام امور مصر را به دست گرفت وپس از به قدرت رسیدن اعلام کرد که تمامی سیاست های سادات را درزمینه های داخلی وخارجی دنبال خواهد کرد. او در سال ۱۹۸۲در یک مصاحبه با شبکه تلویزیونی ان .بی ایالات متحده آمریکا گفت:«دروازه های مابه روی دستان اعراب باز است اما نه به قیمت از دست رفتن روابطمان با اسرائیل، ما میتوانیم نقش خوبی را برای رفع هر گونه تشنج که در هر زمان برای دوستان عرب واسرائیل به وجود بیاید ،ایفاکنیم.» ؛وعده ای که هرگز مثلاً در مورد تشنجات فلسطین محقق نشد ، گرچه در تحقق آن چیزی جز ضرر عاید مسلمانان واعراب نمی شد . امام خمینی به مبارک همان گونه می نگریست که به انور سادات بانی پیمان ننگین کمپ دیوید.امام حسنی مبارک را«سلف طالح» انورسادات می دانست و او را «جنایتکار»ی میخواند که برای مردم مصر نفعی ندارد و«دین ودنیای» آن ها را «تباه»می کند .

الگوی قیام خالد

عبدالحلیم رمضان وکیل مدافع خالد اسلامبولی دریکی از جلسات دادگاه نظامی ضمن دفاع ا زمتهمان گفت:«من جز برای رضای خدا به این دادگاه نیامده ام وبه دفاع از این جوانان افتخار می کنم . چون توانستند شرف ملت مصر را باز گردانند و کودتای خیانت بار سادات را که تار وپود ملت مصر را از هم گسست، در هم بشکنند.این جوانان همچون حسین ویاران وی هستند که نه برای دنیا بلکه برای رضای خداوند در کربلا قیام کردند. اکنون قیام خالد ویارانش قیام «حسینی » محسوب می شود که برای دفاع از شرف اسلام، اعراب وشرافت انسانی وبرای رضای خداوند صورت گرفته است وکار بزرگ آن ها دلهای تاریک ملت مصر را روشنی بخشید؛ سادات خودش را آخرین «فرعون»مصر می دانست وبه همین سبب جوانانی که وی را به جرم فرعون بودن کشته اند گناهی ندارندوجرمی مرتکب نشده اند،زیرا مقتول خود به جرمش اعتراف کرده است . »

زمانی که رمضان خالد ویارانش را به امام حسین (ع) وشهدای کربلا تشبیه می نمود ، کاسه های چشم آنان پر از «آب» بود وفریاد«الله اکبر» آنان بلند.

حکم دادگاه

سرانجام پس ازپنج ماه ا زگذشت اعدام سادات وپس از محاکمه های طولانی وبازجوییهای  متعدد، رأی دادگاه نظامی مصر در تاریخ ۶مارس ۱۹۸۲پیرامون پرونده ۲۴متهم به شرکت در قتل رئیس جمهور سادات ، اعلام شد .

متهمان در دادگاه حاضر شدند . ان ها شعار«والسلاما» و«واقدساه» سر می دادند . آیه «ان اولیاء الله لا خوف علیهم ولاهم یحزنون» را می خواندند و می گفتند: «چه کسی به جز ما میتواند قدس را آزاد گرداند و آن را به مسلمانان بازگرداند ؟» وهمچنین می گفتند : «خیبر،خیبر، ای یهودیان، بیت المقدس به زودی به مسلمانان باز خواهد گشت.»

احمد بن شوقی خالد اسلامبولی

لحظه ای فریادشان قطع نمی شد . رئیس دادگاه دستور داد متهمان را ازدادگان خارج سازند تاحکم راقرائت کند. حکمی که به موجب «ماده ۵۷قانون مقررات نظامی ومواد ۱۷،۳۰و۳۲قانون مجازات وماده ۶۰۴قانون اعمال جنایی» صادر شده – نه چیزدیگری-  وموارد زیر را مقرر میداشت : اعدام برای متهمان ردیف اول تا پنجم : «خالد نسب احمد شوقی اسلامبولی»،«عبدالحمید عبداسلام عبدالعال»،«عطا طایل حمیده رحیل»،«حسین عباس محمد »و«محمد عبداسلام فرح عطیه ،؛ حبس ابد با اعمال شاقه برای متهمان ردیف یازده ، چهارده ،پانزدهم، شانزدهم وهفدهم تبرئه متهمان ردیف ۱۰و۲۴از جرائم مطروحه وجمعاً ۱۳۴سال حبس برای ۱۳متهم باقیمانده ؛ بعضاً با اعمال شاقه.

از آن جا که خالد اسلامبولی وحسین عباس محمد نظامی بودند باید تیرباران می شدند وسه متهم دیگر نیز باید بوسیله دار به زعم مبارک «مجازات» وبه زعم آن آزاد اندیشان ومردم «پاداش» خویش را می دیدند . روز ۱۴آوریل سال ۱۹۸۲«کوه سرخ»-محل تیر باران-  شاهد پر کشیدن دو کبوتری بود که تا واپسین لحظات عمر خویش فریاد می زدند: «اشهد ان لا اله الا الله» و«اشهد ان محمد رسول الله» ساعاتی بعد دار اعدام محل پرواز بازهای شکاری ای شد که داستان شکارشان دهان به دهان در محافل شکارچیان جهان نقل می شد؛ سازمان جماعت اسلامی مسئولیت عمل خالد اسلامبولی ویارانش را پذیرفت وحسنی مبارک با هراس از تکرار چنین وقایعی ، اقدامات سرکوبگرانه خویش رابارها وبارها شدیدتر از جمال عبدالناصر ومحمد انور سادات دنبال کرد. امام را حل درباره سادات «رفتن به قعرجهنم» را پیش بینی نمودند.

وصیت نامه شهید خالد اسلامبولی

«پدر،مادر،خواهران وبرادر عزیزم محمد! سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

« برشما باد  التزام به احکام اسلام وعمل به قرآن وترس از خداوند . من شما را به اطاعت از دستورات خداوند دعوت می کنم . امیدوارم به خاطر مشکلاتی که شما را دچار آن می کنم ، مرا ببخشید ومورد عفو قرار دهید. خداوند ما را برای شهادت در راه خود انتخاب وهدایت کرد وان شا ء اببه ما و شما را در بهشت درکنار یک دیگر جمع خواهد کرد. حاکم جامعه امروز ما طغیان کرد، وجباری را پیشه خود ساخته است . امت اسلامی راهی بر خلاصی از او ندارد ، مگر با قتل او….. « مادرم! ناراحت نباش ، چون ما به اذن خداوند در زمره شهدا هستیم . نامه من زمانی به شما خواهد رسید که در دنیای آخرت قرار داریم.»

« خواهرانم انسیه وسمیه وبرادرم محمد را به خداوند می سپارم . مبلغ پولی که نزد خواهرم انسیه است بین فقرا ومساکین تقسیم شود و فرزندانش فاطمه ومروه با تربیت اسلامی ومقید به دستورات شرعی تربیت شوند. »

«ما با هم تصمیم گرفتیم که فرعون مصر را به قتل برسانیم تا شاید خداوند به خاطر این کار ، ما را از ننگ دوستی با صهیونیست ها که دامن ما را گرفته وفساد روحی واخلاقی سادات وهمسرش را در جامعه علنی ساخته است نجات بخشد.»

« اشهد ان لا اله الا الله ، واشهد ان محمداً رسول الله » «خالد احمد شوقی اسلامبولی»

«دشمنی باسادت – دوست با خالد» در ایران

خالد اسلامبولی در ایران اما ماجرای درازی دارد. ۲۲سال پیش –سال۱۳۶۰-بود که نام عامل اعدام انقلابی رئیس جمهور مصر بریکی از بزرگترین خیابان های پایتخت – وچند شهر بزرگ – کشوری نقش بست که داعیه رهبری جهان اسلام وصدور انقلابش به جهان را داشت .

خیابان شهید سروان خالد اسلامبولی

حمایت انقلاب اسلامی ایران از جنبش های آزادیبخش مسئله ای نبود که از دید کسی پوشیده باشد. البته حساب برخی تندروها از سوی افرادی معلوم الحال از این حمایت ها جداست . مسئله ای  که هزینه  آن بارها توسط کشورمان پرداخت شده بود وایران آرمانخواه را به حامی وپشتیبان جنبش های آزادیبخش  تبدیل نمود . خیابان خالد اسلامبولی اما روز به روز بر شهرت آن افزوده می شد. وجود نزدیک به ده سفارتخانه کشورهای طرف رابطه با ایران در این خیابان شهرتش را نمایان می ساخت .کشور هایی از ۵ قاره جهان.

نام اسلامبولی بر تارک بین المللی ترین خیابان پایتخت همواره بر مصری ها گران می آمد چرا که خیابان اسلامبولی دیگر فقط یک خیابان نبود .بلکه به مثابه یک دیپلمات ورزیده عمل می نمود که همواره پیام خالد اسلامبولی ها را فریاد می کرد.

عکس شهید  خالد اسلامبولی در خیابانهای تهران

عکس شهید خالد اسلامبولی در خیابانهای تهران

سادات د رزمان رژیم پهلوی روابط دوستانه ای با شاه داشت . دعوت سادات از دیکتاتور ایران برای اقامت در مصر، موضع گیری جانبدارانه دولت سادات در ماجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا درایران  گوشه هایی از نمود روابط دوستانه سادات ودشمنان مردم ایران بود.

عکس شهید خالد اسلامبولی در خیابانهای تهران

این قبیل رفتارهای سادات همواره مورد انتقاد گروههای اسلامگرای مصر بود .آنها سادات را متهم می کردند که با این رفتارهایخود می خواهد به شکاف آن شیعه وسنی عمق ببخشد ومهمتر از آن ، برای ایالات متحده نقش رژیم از دست رفته پهلوی ، بهعنوان قدرت بزرگ منطقه ای را بازی کند. اما این انتقادات که نقش عمده ای در افزا یش شکاف میان دیدگاهای گروه های اسلام گرا وبه تبع آن مردم از یک سو ودولت سادات از سوی دیگر داشت ؛ هرگز کار ساز نشد .فقط ۵ ماه از جنگ تحمیلی نگذشته بود که سادات با ارسال ۳۰۰ دستگاه تانک بغداد را را برعلیه مردم ایران یاری داد. احتمالاً اینآخرین کمکهای سادات به صدام بود .چرا که مدتی بعد به قعر دره میان خود ومردم مصر سقوط کرد . اما بعد از وی نیز کمک مصر به رژیم صدام قطع نشد. حسنی مبارک که امام خمینی (ره) وی را « سلف طالح» سادات خوانده بود، سه پس از مرگ سادات محموله بزرگ شامل تجهزات سبک وسنگین نظامی بهارزش یک میلیارد دولاردر اختیار صدام گذاشت .وی دراقفداماتی مشابه چهار اسکادران جنگنده روسی میگ ۲۱و۲۳ رابه صدام داد. کمک های مبارک بدین جا نیز ختم نشد و نزدیک به هشت هزار بعدی مبارک به صدام در حال جنگ با مردم ایران بود. ایناسلحه ها پس از آمریکایی شدن سیستم نظامی مصر در انبارهای این کشور بی استفاده مانده بود.

همین اقدامات مبارک کافی بود تا هرگز و حتی در صورت عذرخواهی رسمی نیز بخشیده نشود چه رسد به زمانی که اصولا عذر خواهی وجود نداشته باشد که سخن بر سر رسمی یا غیر رسمی بودن آن باشد. رهبر بزرگ انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت عید قربان آن سال که سه روز پس از مرگ سادات صادر شده بود، درباره وی آوردند: «در این سال عید برای مسلمانان از آن جهت مبارک است که در آستانه آن، فرعون رهسپاری کوی فرعونیان گردید…»

ایشان همچنین در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آیت ا… خامنه ای نیز به اقدامات مبارک به عنوان پیرو سادات انتقاد کردند و فرمودند: «این رئیس جمهور ثانی [حسنی مبارک] که خیال دارد در مصر مثل آن [محمد انور سادات]» حکومت کند و درست خودش را در اختیار آمریکا گذاشته است، قبل از اینکه به ریاست برسد اعلام همبستگی خویش را با اسرائیل و آمریکا کرده است. ندیده است که همان طور که سلف طالحش به واسطه خشم ملت به جهنم واصل شد، همین عمل را با ا و خواهند کرد…. ملت مصر ننشیند تا این قدرت از بین رفته دوباره دست و پای خودش را جمع کند و نفوذ خودش را برملت مصر تحمیل کند. به این حکومتی که اعلام کرده است من تابع آمریکا هستم و اسرائیل و من هر کس دم از اسلام بزند و او را خفه می کنم، مهلت ندهید»

منبع: جنبش عدالت خواه

About مدیریت پرچم های سیاه شرق

Check Also

طرفداران ترامپ و هیتلر

طرفداران ترامپ و هیتلر؛ شباهت ها و تفاوت ها

طرفداران ترامپ و هیتلر؛ شباهت ها و تفاوت هاReviewed by مدیریت پرچم های سیاه شرق …