– پدر و دو برادر مختار در جنگ با ایران در روزی که به یوم الجسر معروف است کشته شدند و مختار که در آن زمان ۱۳ سال داشت تحت تکفل عمویش سعد ثقفی در آمد.
– عموی مختار از طرف حضرت امیر (ع) فرماندار مداین شد و تا زمان امام حسن(ع) بر این سمت بود. او همچنین یکی از فرماندهان سپاه امیرالمومنین در جنگ صفین بود. مختار نیز به همراه عمویش به مداین رفت.
– گفته می شود که وقتی صلح بر امام حسن تحمیل شد. و به ایشان در ساباط سوء قصد صورت گرفت گفت من را به خانه سعد ثقفی(عموی مختار) ببرید. و در آنجا مختار به عمویش پیشنهاد کرد که امام حسن (ع) را تحویل معاویه دهند و از این راه پول و مقامی بدست آورند.
البته گفته شده است که علت این پیشنهاد مختار این بود که بسیاری از سرداران امام حسن(ع)به او خیانت کرده بودند و او بدینوسیله می خواست عمویش را امتحان کند تا اگر خطری امام را تهدید می کند جان حضرت را نجات دهد. عموی مختار در جواب این پیشنهاد با قاطعیت و تندی به مختار می گوید:” قبّح الله فی رأیک” و وقتی او را سرزنش می کند آنچنان که در اعیان الشیعه آمده است مختار در جواب می گوید:” قصد جدی نداشتم فقط می خواستم شما را امتحان کنم!”